فریادهای دل شکسته یک بلوچ

فریادهای دل شکسته یک بلوچ

فریادهای دل شکسته یک بلوچ

فریادهای دل شکسته یک بلوچ

من دنبال میگردم میان خاکها و دامنها زبان مادریم را

Baloch Children

من دنبال میگردم
میان خاکها و دامنها
زبان مادریم را

زبان مادری را باید به عنوان قدرتی در نظر گرفت که کودک می‌خواهد به این قدرت بنازد، با آن رشد کند، با آن بازی کند، با آن زبان اندیشه کند و خود را در زیر سایه زبان مادری خود آرام کند و شکوفا گردد و در همان زبان گسترش یابد، بیافریند، با تمدن بشری تماس بگیرد

همچنانکه بچه از بدو تولد و گشودن چشم از رحم مادر، نمی‌خواهد از مادر و دامان او جدا شود و مدام تنها در آغوش مادر است که آرام می‌گیرد، زبان مادری نیز همان قدر برای بچه ارزشمند و جزو غیرقابل انفکاک آن بچه است. کودک همان نیاز که به شیر مادر را دارد و هرقدر در کنار مادر و در آتمسفر مادرانه است، احساس امنیت و آرامش می‌کند، زبان مادری نیز چون گوهری گرانبها سرمایه‌ای است که در وجود کودک به ارث گذاشته شده است.

لالایی‌های مادر، نفس او، ضربان قلبش و کلماتی که با آن کودک را آرام می‌کند، مجموعه احساسات، عواطف و تفکر کودک از همان گنجینه زبان مادری که در بند بند وجود کودک است، در یک هارمونی حیرت آور عمل می‌کند که تمام زبان شناسان اجتماعی را به این نتیجه رسانده که حتی چهارچوب دستور زبان و استروکتور گرامر و نوع صدا، زیر و بم کلمات، نوع جملات و تعداد واژه‌ها که کودک تا ۵ تا ۶ سالگی بر زبان می‌آورد، همه از آتمسفر زندگی مادر و ویژگی‌های اجتماعی، اقتصادی و معیشتی او الهام می‌گیرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد